برنامه ریزی شهری
مهرداد رحمانی؛ سعید رستگار؛ بهرام امین زاده؛ شیوا نوری؛ بابک امین زاده
چکیده
تعیین تراکم و اختلاط کاربری در طرحهای توسعه شهری همواره از موضوعات مناقشه برانگیز بوده و دیدگاههای گوناگونی در این رابطه مطرح بوده است. با این حال این تفاوت رویکردها عمدتاً در بعد نظری باقی مانده و در رابطه با روششناسی آن مطالعات چندانی انجام نشده است. یکی از رویکردهای نوین برنامهریزی شهری به منظور تعیین تراکم و اختلاط کاربری، ...
بیشتر
تعیین تراکم و اختلاط کاربری در طرحهای توسعه شهری همواره از موضوعات مناقشه برانگیز بوده و دیدگاههای گوناگونی در این رابطه مطرح بوده است. با این حال این تفاوت رویکردها عمدتاً در بعد نظری باقی مانده و در رابطه با روششناسی آن مطالعات چندانی انجام نشده است. یکی از رویکردهای نوین برنامهریزی شهری به منظور تعیین تراکم و اختلاط کاربری، توسعه حملونقل عمومیمحور (TOD) است. مقاله حاضر به دنبال پیشنهاد مدلی برای تعیین تراکم و اختلاط کاربری متناسب با این رویکرد است. توسعه حملونقل عمومی محور را عموماً مشتمل بر سه بعد طراحی، تراکم و تنوع (اختلاط) کاربریها دانستهاند. در این پژوهش دو بعد تخصیص بهینه تراکم و تنوع (اختلاط) کاربریها در قالب یک مسئله برنامهریزی ریاضی با اهداف چندگانه مدلسازی شده است. در این مدل هدف نخست بیشینهسازی تراکم در مجاورت ایستگاهها و هدف دوم کمینهسازی اختلاف نسبت شغل به سکونت از الگوی ایدهآل (نسبت شاغلان ساکن به تعداد واحد مسکونی) در هر محدوده TOD است. مجموعهای از محدودیتها از جمله محدودیتهای سقف جمعیت و فعالیت قابل تخصیص به منظور عدم مغایرت اساسی با طرحهای فرادست نیز به مدل افزوده شدهاند. مدل غیرخطی به دست آمده با استفاده از تبدیلاتی به یک مسئله برنامهریزی خطی با اهداف چندگانه و سپس با استفاده از روش محدودیت اپسیلون تعمیم یافته به یک مسئله برنامهریزی خطی تک هدفه تبدیل گردیده است. در نهایت مدل پیشنهادی در نمونه موردی منطقه 12 کلانشهر تهران پیادهسازی و نتایج بهدست آمده به تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با اجرای مدل، مجموعهای از پاسخهای بهینه پارتویی برای مسئله استخراج گردید. این پاسخها نقش گزینههای پیشِ روی مجموعه مدیریت شهری را ایفا میکنند و به تصمیمسازان و سیاستگذاران شهری امکان میدهند تا بنا بر اولویتها، محدودیتها و مقتضیات زمانی و مکانی هر یک از اهداف اختلاط و تراکم، گزینه بهینه را انتخاب کنند. این مدل و نتایج حاصل از آن میتواند مبنای تهیه طرحهای توسعه شهری آینده قرار گیرد.
برنامه ریزی شهری
بهرام امین زاده گوهرریزی؛ سعید توحیدی راد؛ روشنک اسدی
دوره 5، شماره 19 ، مرداد 1395، ، صفحه 15-26
چکیده
مکانیابی کاربریها یکی از مهمترین مسائل شهرسازی است که دارای مقیاسهای متفاوتی میباشد. هنگامیکه با یک مسئلهی مکانیابی کوچک مقیاس با شرایط و محدودیتهای اندک روبهرو باشیم می توان با استفاده از روشهای سنتی به جواب رسید ولی زمانی که با یک مسئلهی بزرگ مقیاس مکانیابی با شرایط و محدودیتهای زیاد روبهرو باشیم، مشکل بتوان ...
بیشتر
مکانیابی کاربریها یکی از مهمترین مسائل شهرسازی است که دارای مقیاسهای متفاوتی میباشد. هنگامیکه با یک مسئلهی مکانیابی کوچک مقیاس با شرایط و محدودیتهای اندک روبهرو باشیم می توان با استفاده از روشهای سنتی به جواب رسید ولی زمانی که با یک مسئلهی بزرگ مقیاس مکانیابی با شرایط و محدودیتهای زیاد روبهرو باشیم، مشکل بتوان بدون استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتمهای تکاملی، مکان بهینه یا حتی نزدیک به آن را در مقیاس زمان و هزینهی قابلقبول بهدست آورد. هدف این مقاله، معرفی یک تکنیک کارآمد و مناسب برای حل مسائل مکانیابی چندهدفه است. در پژوهش حاضر نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به همین منظور یک مسئلهی مکانیابی فرودگاه برای یکی از شهرهای بزرگ کشور، به عنوان مطالعه موردی بر اساس الگوریتم ژنتیک رتبهبندی نامغلوب (NSGA-II) بررسی شده و بنابر بر شاخصهایی مانند دسترسی آسان، کاهش آلودگی صوتی، میدان دید خلبان، دسترسی به تاسیسات و زیرساختها و ... به صورت یک مدل برنامهریزی ریاضی با 6 تابعهدف و تعداد مشخصی شرایط مورد نیاز پیکربندی شده است. در نهایت با حل مسئله از طریق الگوریتم پیشنهادی، از میان 200 جواب نهایی که شامل جبهه جوابهای متفاوت بود، یک جبهه جواب با 4 نقطه بهعنوان مکان بهینه برای احداث فرودگاه برگزیده شد. الگوریتم ژنتیک رتبهبندی نامغلوب(NSGA-II) که جز روشهای مستقیم حل مسائل مکانیابی چندهدفه میباشد، با توجه به سرعت و دقت بیشتر نسبت به سایر روشها و همچنین ارائهی یک سیستم پشتیبان تصمیم، به عنوان رهیافتی تازه در مسائل مکانیابی چندهدفه، جانشین مناسبی برای روشهای تجزیه و روشهای سنتی خواهد بود.